نور سیاه پارادوکس زیبای عرفانی

Authors

  • الهه حیدری دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
  • محمد رضا یوسفی استادیار دانشگاه قم
Abstract:

پارادوکس «نور سیاه» در آثار عارفانی همچون نوشته‌های عین­القضات و احمد غزالی، رمزی عارفانه برای اموری چون ذات حق تعالی یا دیدنی نادیدنی، حجاب ذات، بالاترین نورها و جامع انوار حتی نمادی از ذات ابلیسدر مقابل نور سفیدکه تمثیل نور محمدی(ص) است، کاربرد دارد. در عالی­ترین مصادیقش افزون بر ذات الهی، در بسیاری موارد تجسم انسان کامل و عارف واصلی است که همچون آهن گداخته، صفات آن مثل سیاهی، سردی و سختی را در اثر مجاورت آتش از دست داده سرخ، نرم و داغ شده است؛ در حالی که مثل آتش است، عین آتش هم نیست؛ از طرفی دیگر آهن هم نیست. با اینکه سر تا پا الهی شده ولی خدا نیست گرچه همان انسان قبل نیز نیست. او به مرحله‌ی «انسان خدایی» رسیده است و همانند خورشیدی که در نیمه شب جهان مادی می‌درخشد باعث روشنی و هدایت می­گردد. او مظهر «کنت کنزا مخفیا» و «نور علی نور» است که تمام رنگ­ها را با ریاضت در خُم وحدت یک­رنگ کرده به رنگ سیاه یا نور ذات رسیده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نور سیاه در ادب عرفانی

در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم و کاربردهای تعبیر نور سیاه در ادب عرفانی پرداخته می شود. قلمرو این پژوهش شامل ادبیات عرفانی پارسی و نیز متون عرفانی عربی می شود. در این متون به دو کاربرد متفاوت و شاید متضاد از تعبیر «نور سیاه» بر می‌خوریم: یکی نور ذات الهی و دیگری نور ابلیس. بیشتر موارد کاربرد این تعبیر را در مفاهیمی مرتبط با معنای نخست شاهد هستیم. برای سیاهی یا تاریکی نور ذات د...

full text

نور سیاه در ادب عرفانی

در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم و کاربردهای تعبیر نور سیاه در ادب عرفانی پرداخته می شود. قلمرو این پژوهش شامل ادبیات عرفانی پارسی و نیز متون عرفانی عربی می شود. در این متون به دو کاربرد متفاوت و شاید متضاد از تعبیر «نور سیاه» بر می خوریم: یکی نور ذات الهی و دیگری نور ابلیس. بیشتر موارد کاربرد این تعبیر را در مفاهیمی مرتبط با معنای نخست شاهد هستیم. برای سیاهی یا تاریکی نور ذات د...

full text

نمادها و تمثیل‌های نور در متون عرفانی

سلوک، اساسی‌ترین بخش عرفان است و فلسفه‌ی انجام آن مربوط می‌شود به تمایلات گوناگون بشر از جمله بازگشت به سرزمین نور و کسب زندگی جاودان که در عرفان اسلامی "بقا" خوانده می‌شود. در پی هبوط انسان، آن چه را "قوس نزولی" می‌نامند، به اتمام رسیده و انسان، به عنوان تنها موجودی که توانمندی صعود و بازگشت به شهر حقیقی را دارد، می‌بایست "قوس صعودی" را به سمت شهر جان، طی کند. سالک در مسیر سلوک، انواری را مشاه...

full text

نورسیاه ازادیان باستان تانگاه عارفان

اساطیر،ادیان ،ادبیات وآیین های باستانی ایران یکی از خاستگاه های عقاید عرفانی است.دردوره اسلامی امتدادفرهنگ باستانی ایران ازسویی درفرهنگ عظیم اسلامی وازسوی دیگربراندیشه عرفا ،تاثیر گذارد.روح تفکرزردتشتی باتفکرعارفان ایران درهم آمیخت ودرمسلک اشراقی سهروردی احیاشدودرشعر عارفان بزرگی چون عطار ومولانا متجلی گردید.اصطلاح متناقض نمای «نورسیاه»یکی ازاین مفاهیم است که درحوزه اندیشه های عرفانی جایگاه ویژ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 45  issue 2

pages  171- 191

publication date 2013-01-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023